total_pages=3 جاکا

اوضاع سیاسی

ماه ها است که پناهجویان و مهاجرین افغانستانی در پاکستان تحت فشار سیستماتیک دولت پاکستان قرار دارند. پلیس پاکستان به دستگیری مهاجرین حتی آنانیکه دارای اقامت قانونی می باشند، پرداخته آنان را لت و کوب، بازداشت و شکنجه می کند و اموال شان را مصادره می کند.
این درشرایطی است که مردم افغانستان و بخصوص در قریه ها در شرایط فقر مفرط و گرسنگی به سر می برند. همچنین وضعیت واقعی مناطقی که زلزله رخ داده و قربانیان این فاجعه در آن بسر می برند بسیار بدتر از آنچیزی است که توسط رسانه ها گزارش می شود.
دست اشغالگران و بنیادگرایان مذهبی از فلسطین کوتاه
دو سال به اندازه کافی طولانی است تا به فریبکاری و دغلکاری های امپریالیست ها ی آمریکایی و غربی که تلاش داشتند چهره تغییر یافته و مقبولی از طالبان ارائه دهند و آنرا بر مردم ستم دیده ما تحمیل کنند، پی برد. این دوسال نشان داد که طالبان به مراتب وحشی تر، زن ستیز تر، ضد مردمی تر، وابسته تر و زورگو تر و حتی پرادعاتر از سابق شده است. طالبان این خصلت های نوین را مدیون اعتماد، حمایت و پشتیبانی امپریالیست های غربی و شرقی و همچنین مرتجعین رنگارنگ منطقوی است.
گزارش دهندگان " بانک جهانی" در یک هماهنگی با سیاست های امپریالیست های غربی در تلاش استند تا مردم افغانستان و جهان را امیدوار سازند که تعادل پایدار، ثبات و فائق آمدن بر "فشارهای گسترده خانوارهای افغان" در راه است. تا اینگونه مجامع بین المللی را به عادی سازی روابط با طالبان متقاعد سازند و بدین ترتیب فرصتی فراهم سازند تا طالبان حاکمیت خود بر مردم را تثبیت کند.
درگیری نظامی در مرز افغانستان و ایران روز شنبه ۶ جوزا ( خرداد) در منطقه دوست محمد ولسوالی نیمروز و زابل پی آمدهای خطرناکی را ممکن است برای مردم در دو سوی مرز داشته باشد. این واقعه که کاملا اتفاقی نبود می تواند مردم دو کشور را در آتش جنگ ارتجاعی دیگری درگیر کند که هشیاری نیروهای سیاسی و توده های مردم در دو سوی مرز را می طلبد.
اول ماه مه روز جهانی کارگران فرا می رسد. روزی که نقش و رسالت تاریخی طبقه کارگر برای انقلاب و رهایی بشریت را ندا می دهد و بر ضرور ت مسلح شدن طبقه به علم انقلاب و علم رهایی بشریت برای به سرانجام رساندن این رسالت تاریخی تاکیدی دوباره می نهد.
تجلیل ما از ۸ مارچ روز جهانی زن نمی تواند بدون یادآوری و بررسی موقعیت زنان افغانستان باشد. زنانی که در قلب و مرکز حملات وحشیانه بنیادگرایی اسلامی درچهار دهه گذشته قرار داشته اند. زنان افغانستان اینک با ضد زن ترین حکومت روبرواستند. حکومتی که تولید و نتیجه دخالت های مستقیم امپریالیست ها و مرتجعین منطقه ای می باشد.
درسهای مهم آن برای مردم افغانستان این است که هرگز به سیاستمدارانی که در دامن آمریکا و دیگر امپریالیستها پرورش یافته اند، اعتماد نکنند. جهادی های مختلف در هر رنگ و لباسی و همچنین اعوان و انصارشان نیز از همین قماشند و غیر قابل اعتمادند. آنان همانند آب خوردن در مقابل مشتی دالر سرنوشت مردم را به فروش خواهند گذارد همانگونه که گذاردند.
نیروهای بنیاد گرایی که چند دهه است حاکمیت خود را با کمک بی دریغ امپریالیست ها بر کشور ما تحمیل کرده اند همچنان به آدم کشی علیه مردم ستمدیده و زحمتکش ما ادامه می دهند. در آخرین نمونه مرگبار آن در حمله انتحاری این واپسگرایان تاریخ به آموزشگاه کاج که در ناحیه سیزدهم شهر کابل موقعیت دارد، ۵۴ نفر کشته و ۱۱۲ نفر زخمی شدند. تقریبا همه کشته شده گان جوانانی هستند که در این مرکز مشغول آمادگی کانکور بودند. در این بمب گذاری جنایت کارانه دهها دختر نوجوان کشته شدند. این آموزشگاه در محله دشت برچی محله ای که اکثریت آنها را مردم هزاره تشکیل می دهند، قرار دارد و اکثریت کشته شده گان از ملیت هزاره اند. این عمل تروریستی که مشخصه نیروهای بنیادگرا را به همراه دارد سه هدف مشخص را یک جا نشانه رفته است.
با گذشت یک سال از بقدرت رساندن طالبان توسط امپریالیزم آمریکا از طریق توافق کذایی دوحه، یک بار دیگر فریب و نیرنگ های امپریالیستی افشاء شد. آنها بعد از ۲۰ سال جنگ و خشونت ضد مردمی که به کشته شدن نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر انجامید، یکی از شرورترین نیروهای چند دهه پسین را به مردم ما تحمیل کردند تا تغییراتی را در افغانستان بیاورند که منطبق بر پلان های منطقوی و جهانی اشان باشد.
با اعلام کشته شدن ایمن الظواهری رهبر القاعده در ساحه ی وزیر محمد اکبر خان کابل، توسط پهپاد امریکایی ، بسیاری در مورد چگونگی ردیابی محل اقامت و چگونگی رابطه طالبان با القاعده و دیگر گروه های تروریستی و احتمالات تحولات بعد از آن به گمانه زنی پرداخته اند. واکنش مقامات رسمی امریکا و طالبان در این مورد قابل توجه است که هر دو یکدیگررا به نقض توافق دوحه متهم کردند. وزارت خارجه امریکا طالبان را به « خیانت به جامعه بین المللی و نقض شدید موافقت نامه دوحه» متهم کرد. از طرف دیگر ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان این حمله را محکوم کرده و آنرا « نقض آشکار اصول بین المللی و موافقت نامه دوحه» خواند.
آمار کشته شدگان و یا زخمی ها بسیاربسیار بیشتر از آنچه است که توسط طالبان و یا نهادهای امداد تایید شده است. تعداد ناپدیدشدگان که اصلا مورد بررسی قرار نگرفت . علاوه بر آن این زلزله عواقب بسیاری نیز در بر دارد. آنانی که از زلزله جان سالم به در بردند، خطر مرگ از گرسنگی، محرومیت از آب پاک، بیماری های ناشی از آب آلوده و بی سرپناهی وآوارگی و بیماری های ناشی از این شرایط جان صدها هزار نفر را تهدید می کند این در شرایطی است که از ترمای ناشی از آن را نادیده بگیریم.
بررسی مختصری از موقعیت طبقه کارگر در افغانستان و ایران در پرتو تحولات اقتصادی جهان
مردم به مثابه قربانیان اصلی حکومت طالبان و منافع امپریالیستی و زدو بند میان مرتجعین از جنگ، آواره گی، عدم امنیت و بخصوص از فقر و گرسنگی در رنج و عذاب، کم سابقه ای قرار دارند. با آشکار شدن و افشاء شدن جزئیات بیشتری از چگونگی تحولات اخیر در کشور از جمله به قدرت رساندن طالبان و روند تحولات آن سوالات بیشتری در مورد آینده افغانستان مطرح می باشد. این که بالاخره افغانستان به کدام سو می رود، طالبان و قوای حامی طالبان با چه تضادهایی روبرو خواهند شد، امپریالیزم آمریکا اینک چه اهدافی را در افغانستان دنبال می کند؟
ممکن است که امپریالیست ها و مرتجعین منطقه در مورد به قدرت رسیدن طالبان به توافق رسیده باشند، با آن سر سازگاری داشته باشند و بر سر چگونگی «تعامل» با آن جلسه و کنفرانس برگذار کنند. اما مردم افغانستان و بخصوص زنان افغانستان هرگز، هرگز سر سازگاری با این رژیم واپسگر و قرون وسطایی را نخواهند داشت و این مسئله را از همان ابتدا اعلام کردند.
. چه بر سر مردم و کشورمان آمده است؟ چرا پایانی بر آتش جنگ های مرتجعین در این دیار وجود ندارد؟ چرا واپسگرایان و بنیادگرایان و امپریالیست ها به نوبت زندگی را بر مردم ما جهنم می کنند؟ سوالاتی است که مردم ستمدیده خصوصا زنان می پرسند.
بحران پر التهاب دیگری جامعه ما را فرا گرفته، بحرانی که بازهم ابعاد آن دامن ستمدیدگان این دیارجنگ زده را فرا گرفته است. مردم ما نه تنها مزه "رهایی" توسط جنگ و اشغال قدرتهای امپریالیستی را چشیدند بلکه نتیجه صلح و موافقتنامه آمریکایی را نیز می چشند، موافقت نامه ای که قرار بود خشونت ها را تقلیل دهد، وباعث شود مردم در "صلح و صفا" به زندگی خود ادامه دهند.
حمله داعش به دانشگاه کابل و کشتار دانشجویان دختر و پسر بازهم این سوال جدی را در مورد افغانستان در مقابل ما گذارد که سایه جنگ تا کی بر سر مردم افغانستان باقی خواهد ماند؟ سوالی که نه برای اولین بار بلکه بارها تکرار شده است و پاسخ می طلبد.
ضیاء صدر « حزب کمونیست (مائویست) افغانستان» بر اثر سکته قلبی درگذشت. این ضایعه را به اعضاء حزب و خانواده او تسلیت می گوییم.
تحولات سیاسی مهمی در چند ماه گذشته در افغانستان به وقوع پیوسته از جمله افتضاح انتخابات ریاست جمهوری، اختلافات بر سر نتایج آن، حملات وحشیانه علیه مردم غیر نظامی و همچنین موافقتنامه میان ایالات متحده ی امریکا و طالبان که بعد از ۱۸ ماه مذاکره بین زلمی خلیل زاد نماینده ی ویژه ایالات متحده ی امریکا ونماینده طالبان ملا عبدل غنی برادر بتاریخ شنبه ٢۹ فبروری که در دوحه قطر امضا شد.
چهل سال از کودتای ننگین هفت ثور ۱۳۵۷ رویزیونیست ها، می گذرد. کودتای که اشغال نظامی افغانستان توسط سوسیال امپریالیزم روس را در پی داشت و تا یک دهه بعد یعنی تا فروپاشی بلوک شرق ادامه یافت. جنگی که طی این سالهای پرآشوب بر اثر تخاصمات میان ابر قدرت ها بر مردمان کشورتحمیل گردید منجر به کشته وآواره شدن میلیونهآ تن ووارد شدن ضربه های جبران ناپذیربرساختارهای سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور گردید.
یک قرن پیش پرولتاریای جهانی در مبارزه ای حساس، نفس گیر و شجاعانه به یکی از رفیع ترین قله های پیروزی صعود کرد و فصل تازه ای را در تاریخ مبارزات رهایی بشر گشود. طبقه ما توانست درماه اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه تحت رهبری حزب پیشاهنگ خود حزب بلشویک، در مبارزه ای قهرمانانه قدرت سیاسی را کسب کند و دولت سوسیالیستی را بنا نهد .
برخورد رهبری حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان به تحولات اخیر جنبش مائوئیستی و مخالفت صریح، سریع و خصمانه آن با لزوم و ضرورت تکامل علم ما و بخصوص با سنتزنوین باب آواکیان جدا بسیار سوال برانگیز شده است، و بدتر اینکه در توجیه برخوردهای خصمانه اش با چنین ضرورتی، طرز دید و درک انحرافی خود از مائوئیسم را علیرغم ادعای دفاع از مائوئیسم، به نمایش گذارد
کتاب "پاکسازی قومی فلسطین" نوشته ایلان پاپه اثری است تحقیقی - تاریخی که بریکی از هولناک ترین جنایات تاریخ بشر آنچه که به نکبه معروف است، روشنی می افکند و پیش زمینه های بوجود آمدن آن را مورد بررسی قرار می دهد. ادامه دار بودن این جنایات که امروز همچنان در فلسطین در ابعاد بی سابقه در حال وقوع است بر اهمیت این اثر می افزاید و خواندن آنرا برای یافتن حقایق تاریخی از میان انبوه بی شماری از تحریفات ارتجاعی امپریالیستی الزام آور می کند.