آخرین پست ها

اهمیت دارد که که این مسئله را در ابعاد ۱- داخلی ۲- منطقه ای ۳- جهانی بررسی کنیم. در این ارتباط به اهداف نیروهای درگیر و امکان موفقیت و موانعی که بر سر راه این اهداف وجود دارد بپردازیم. بدون شک نقطه مرکزی این بررسی رابطه و تاثیراتی است که می تواند بر خیزش انقلابی مردم ایران داشته باشد.

اگر چه خیزش "زن زندگی آزادی" با نقش متهورانه و پیشاهنگ زنان علیه حجاب اجباری گره خورده و دختران و زنان جوان به طور روز افزونی حجاب، پرچم ایدئولوژیک رژیم را در آتش خشم خود می سوزانند، اما مبارزه اشان هر گز به حجاب اجباری محدود نمی شود بلکه مبارزه ای است علیه کلیه اشکال و ابعاد ستم که در چهار دهه گذشته با پوست و گوشت خود لمس کرده اند.

همه شواهد حاکی از آن است که دست هایی مرموز و فراتر از یک گروه در کاراست. این یورشی همه جانبه علیه نقش زنان در جامعه در شرایط کنونی است که از ضربه زدن به آموزش دختران در مدرسه آغاز شده و کمپینی است گسترده علیه زنان و طالبانی کردن جامعه. از این نظر اهدافی استراتژیک را در بر دارد.

در یک هماهنگی میان این جریانات و رسانه های جمهوری اسلامی، لغت انقلاب و انقلابی تنها برای گردانندگان جمهوری اسلامی و جناح اصول گرای آن رزرو شده بود. اما هنگامی که زنان و مردان جوان در خیزش انقلابی اخیر و مبارزات شجاعانه اشان راه حل انقلاب را به میان گذاردند، ناگهان طرفداران قلابی انقلاب که سال ها علیه انقلاب فریاد می زدند یکی پس از دیگری رنگ عوض کردند. تا جایی که امروز سلطنت طلبان و تلویزیون های وابسته به آنها و وابسته به امپریالیست ها به "انقلابیون" دو آتشه ای مبدل شده اند. در همان حال این نیروها تلاش دارند که مفهوم معوجی از انقلاب داده و آن را به تغییر رژیم تقلیل دهند.

قصد عمده این نوشته بررسی ریشه های خشونت دولتی و دیگر خشونت های رایج در جامعه به مثابه یک معضل اجتماعی کنونی و همچنین مفهوم قهر انقلابی است. این نوشته همچنین تلاش می کند که از چنین منظری به برخی نظرات مطرح در این موارد پرداخته و راه اصلی مقابله با این خشونت را پیش گذارد. بخش -۱ این مجموعه شامل نکانی در مورد درک، مفهوم و ریشه خشونت و همچنین خشونت دولتی است.
سیاسی

. ویرانیهای شکل گرفته نتیجه ساخت بناهای ریاضت کشیده است. نتایج دزدی آهن و سیمان و دانش از استقامت ساختمان ها است. بشر اگر نتوانسته جلوی زلزله را بگیرد اما با دانش و علم می تواند از زیان ها و خسارات انسانی و مالی ناشی از آن بشدت بکاهد. بشر قرنهاست که دانش ساخت بناهای ضد زلزله را داراست. بشردانش ساختن ساختمان هایی که توان مقاومت در برابر زلزله های ۱۰ ریشتری را هم داشته باشند، داراست

با توجه به این شرایط حالا رضا پهلوی با سه اصل " حقوق بشر، دمکراسی و جدایی دین از حکومت و یک پارچگی کشور" به میدان آمده است تا ظاهرا همه را "متحد" کند. اما در اصل با موضوع "وکالت" تلاش دارد تا جنبش مردم ایران را تکه پاره کند. تلاش دارد وحدت مردم در این مبارزه را که به قیمت ۴۳ سال ستم و استثمار و دهها سال مبارزه بدست آمده است، زن، مرد، کرد، بلوچ و عرب ،.... را متحد کرده تا یکپارچه در کف خیابان بجنگند متفرق کند. به عبارت دیگر پتانسیل این "وکالت" ایجاد دو و یا چند دستگی در صفوف متحد مردم و فراهم کردن شرایط برای سرکوب مبارزات مردم است و بس. کاری که جمهوری اسلامی نتوانست در این چهارماه گذشته انجام دهد.

در این دوره خیزش انقلابی، بسیاری از باید ها و خط قرمز های تعیین شده ضد زن جمهوری اسلامی توسط دانشجویان زن و مرد زیر پا گذاشته شد و به فضای مبارزاتی و انقلابی نه تنها در دانشگاه ها بلکه در کل جامعه دمید.

که اینبار هم سردمداران حکومت شکنجه و اعدام، شکست سخت دیگری متحمل شدند وشکستی بر شکست های دیگرشان افزوده شد. نه به این دلیل که تیم فوتبال شکست خورد بلکه به این دلیل که مردم در ارتباط با مسابقه فوتبال دست جنایتکاران حاکم را خواندند و نه تنها در دام دغلکاری های نقشه مند آنها نیافتادند بلکه در کل جهت گیری صحیح و درستی را برگزیدند. مردم با شکست طلبی " تیم ملی" فوتبال در این مسابقات، نقشه حکومت را خنثی کردند. حرکتی از خود نشان دادند که تاریخ نمونه آن را در عرصه مسابقات جهانی ندیده و یا حداقل خیلی کم دیده است.

زنان

ضرب و شتم وحشیانه مامورین حکومت قتل و شکنجه با بهانه معمول پوشش که به مرگ این زن جوان از خطه کردستان انجامید، مردم ایران را در شوک فرو برده است. شوک از این همه قساوت و جنایت. قتل مهسا امینی به معنی اوج زن ستیزی حکومت مرتجع اسلامی است و به معنای آن است که هیچ زنی تحت این حکومت در امان نیست.

آنچه که از چشم طالبان و زن ستیزان منطقه همچون جمهوری اسلامی ایران، جمهوری اسلامی پاکستان و نیز متحدین امپریالیست آن ها دورماند به پا خیزی و مبارزه جسورانه ای بود که زنان جوان و شجاع افغانستان در مقابل طالبان به پیش بردند. مبارزه ای که هم چنان ادامه دارد. بنابراین در شرایطی ۸ مارس را تجلیل می کنیم که شاهد سطح نوینی از مبارزات زنان افغانستان هستیم که نشانگر فازنوینی در جنبش زنان افغانستان است.

کارزار زن ستیزانه " حجاب و عفاف" که در تابستان امسال توسط رژیم علیه زنان به راه افتاده، قرار است ۲۱تیر در اوج خود باشد. در حقیقت جنگ چهل و سه ساله ای که رژیم علیه زنان برپا کرده به یک نقطه بحرانی رسیده است. زنان به ویژه زنان جوان با روحیه جسورانه و فداکارانه نه تنها در مقابل این حمله رذیلانه به عقب ننشسته اند بلکه به تعرض پرداخته و با برداشتن حجاب خود در کوچه و خیابان به این کارزار زن ستیزانه پاسخی در خور داده اند
جهان

۹ سپتامبر ۱۹۷۶مائوتسه دون رهبر و آموزگار بزرگ پرولتاریای جهان در پکن درگذشت. با مرگ مائو بزرگترین دستاورد انقلابی ای که پرولتاریا یعنی دولتی پرولتری به آن رسیده بود در معرض خطر قرار گرفت و به فاصله کوتاهی بعد از مرگ او این دستاورد عظیم پرولتاریای بین المللی و مردم جهان مورد هجوم گسترده رهروان راه سرمایه داری، یعنی بورژوازی نوخاسته درچین قرار گرفت و از طرف بورژوازی امپریالیستی در سطح جهان بی دریغ حمایت شد.

تحولاتی که در قزاقستان به دنبال اعتراضات توده ای در اول سال نو میلادی بوقوع پیوست ربط مستقیمی به تغییر و تحولات در افغانستان داشته و عواقب آن منطقه آسیای میانه و همچنین ایران و افغانستان را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. این اعتراضات توسط قدرت حاکم به شدت سرکوب شد اما با تغییرات مهمی در ساختار سیاسی این کشور همراه بود و در حدت تضادهای منطقه ای و جهانی امپریالیست ها نقش داشت.
