سیاسی


دو سال به اندازه کافی طولانی است تا به فریبکاری و دغلکاری های امپریالیست ها ی آمریکایی و غربی که تلاش داشتند چهره تغییر یافته و مقبولی از طالبان ارائه دهند و آنرا بر مردم ستم دیده ما تحمیل کنند، پی برد. این دوسال نشان داد که طالبان به مراتب وحشی تر، زن ستیز تر، ضد مردمی تر، وابسته تر و زورگو تر و حتی پرادعاتر از سابق شده است. طالبان این خصلت های نوین را مدیون اعتماد، حمایت و پشتیبانی امپریالیست های غربی و شرقی و همچنین مرتجعین رنگارنگ منطقوی است.

گزارش دهندگان " بانک جهانی" در یک هماهنگی با سیاست های امپریالیست های غربی در تلاش استند تا مردم افغانستان و جهان را امیدوار سازند که تعادل پایدار، ثبات و فائق آمدن بر "فشارهای گسترده خانوارهای افغان" در راه است. تا اینگونه مجامع بین المللی را به عادی سازی روابط با طالبان متقاعد سازند و بدین ترتیب فرصتی فراهم سازند تا طالبان حاکمیت خود بر مردم را تثبیت کند.

درگیری نظامی در مرز افغانستان و ایران روز شنبه ۶ جوزا ( خرداد) در منطقه دوست محمد ولسوالی نیمروز و زابل پی آمدهای خطرناکی را ممکن است برای مردم در دو سوی مرز داشته باشد. این واقعه که کاملا اتفاقی نبود می تواند مردم دو کشور را در آتش جنگ ارتجاعی دیگری درگیر کند که هشیاری نیروهای سیاسی و توده های مردم در دو سوی مرز را می طلبد.

اول ماه مه روز جهانی کارگران فرا می رسد. روزی که نقش و رسالت تاریخی طبقه کارگر برای انقلاب و رهایی بشریت را ندا می دهد و بر ضرور ت مسلح شدن طبقه به علم انقلاب و علم رهایی بشریت برای به سرانجام رساندن این رسالت تاریخی تاکیدی دوباره می نهد.

تجلیل ما از ۸ مارچ روز جهانی زن نمی تواند بدون یادآوری و بررسی موقعیت زنان افغانستان باشد. زنانی که در قلب و مرکز حملات وحشیانه بنیادگرایی اسلامی درچهار دهه گذشته قرار داشته اند. زنان افغانستان اینک با ضد زن ترین حکومت روبرواستند. حکومتی که تولید و نتیجه دخالت های مستقیم امپریالیست ها و مرتجعین منطقه ای می باشد.

درسهای مهم آن برای مردم افغانستان این است که هرگز به سیاستمدارانی که در دامن آمریکا و دیگر امپریالیستها پرورش یافته اند، اعتماد نکنند. جهادی های مختلف در هر رنگ و لباسی و همچنین اعوان و انصارشان نیز از همین قماشند و غیر قابل اعتمادند. آنان همانند آب خوردن در مقابل مشتی دالر سرنوشت مردم را به فروش خواهند گذارد همانگونه که گذاردند.

نیروهای بنیاد گرایی که چند دهه است حاکمیت خود را با کمک بی دریغ امپریالیست ها بر کشور ما تحمیل کرده اند همچنان به آدم کشی علیه مردم ستمدیده و زحمتکش ما ادامه می دهند. در آخرین نمونه مرگبار آن در حمله انتحاری این واپسگرایان تاریخ به آموزشگاه کاج که در ناحیه سیزدهم شهر کابل موقعیت دارد، ۵۴ نفر کشته و ۱۱۲ نفر زخمی شدند. تقریبا همه کشته شده گان جوانانی هستند که در این مرکز مشغول آمادگی کانکور بودند. در این بمب گذاری جنایت کارانه دهها دختر نوجوان کشته شدند. این آموزشگاه در محله دشت برچی محله ای که اکثریت آنها را مردم هزاره تشکیل می دهند، قرار دارد و اکثریت کشته شده گان از ملیت هزاره اند. این عمل تروریستی که مشخصه نیروهای بنیادگرا را به همراه دارد سه هدف مشخص را یک جا نشانه رفته است.

با گذشت یک سال از بقدرت رساندن طالبان توسط امپریالیزم آمریکا از طریق توافق کذایی دوحه، یک بار دیگر فریب و نیرنگ های امپریالیستی افشاء شد. آنها بعد از ۲۰ سال جنگ و خشونت ضد مردمی که به کشته شدن نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر انجامید، یکی از شرورترین نیروهای چند دهه پسین را به مردم ما تحمیل کردند تا تغییراتی را در افغانستان بیاورند که منطبق بر پلان های منطقوی و جهانی اشان باشد.

با اعلام کشته شدن ایمن الظواهری رهبر القاعده در ساحه ی وزیر محمد اکبر خان کابل، توسط پهپاد امریکایی ، بسیاری در مورد چگونگی ردیابی محل اقامت و چگونگی رابطه طالبان با القاعده و دیگر گروه های تروریستی و احتمالات تحولات بعد از آن به گمانه زنی پرداخته اند. واکنش مقامات رسمی امریکا و طالبان در این مورد قابل توجه است که هر دو یکدیگررا به نقض توافق دوحه متهم کردند. وزارت خارجه امریکا طالبان را به « خیانت به جامعه بین المللی و نقض شدید موافقت نامه دوحه» متهم کرد. از طرف دیگر ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان این حمله را محکوم کرده و آنرا « نقض آشکار اصول بین المللی و موافقت نامه دوحه» خواند.

آمار کشته شدگان و یا زخمی ها بسیاربسیار بیشتر از آنچه است که توسط طالبان و یا نهادهای امداد تایید شده است. تعداد ناپدیدشدگان که اصلا مورد بررسی قرار نگرفت . علاوه بر آن این زلزله عواقب بسیاری نیز در بر دارد. آنانی که از زلزله جان سالم به در بردند، خطر مرگ از گرسنگی، محرومیت از آب پاک، بیماری های ناشی از آب آلوده و بی سرپناهی وآوارگی و بیماری های ناشی از این شرایط جان صدها هزار نفر را تهدید می کند این در شرایطی است که از ترمای ناشی از آن را نادیده بگیریم.