روزجهانی کارگر به

کمونیست های انقلابی و کارگران وزحمتکشان سراسرجهان مبارک!

برای رهایی بشریت از قید ستم و استثمار مبارزه کنیم!

۱۵ سال از کمون و حکومت کموناردها می گذشت، که زنان و مردان کارگر در شیکاگوی آمریکا مبارزات سهمگین خود علیه شرایط سخت و هولناکی که سرمایه داران و دولتشان برکارگران تحمیل می کردند، را آغاز کردند. گرچه این مبارزات قهرمانانه توسط گاردهای مسلح دولتی به خاک و خونین کشیده شد و بسیاری از فعالین آن اعدام و زندانی شدند، اما خون این کارگران، نهال مبارزات پرولترهای جهان را آبیاری کرد.

انترناسیول اول که توسط مارکس و انگلس بنیان نهاده شده بود اول ماه مه را روز بین المللی کارگران نام نهاد. اینک ۱۳۰ سال از آن مبارزات سهمگین گذشته است و کارگران جهان دست آوردهای بسیاری را کمایی کردند؛ و قله های بزرگی را فتح نمودند، پرولتاریا در شوروی و چین سوسیالیستی چند دهه قدرت سیاسی را با مبارزات قهرآمیز خود کسب کردند و در پرتو این انقلاب ها نه تنها عادلانه ترین خواست ها و نیاز کارگران تحقق یافت بلکه این جوامع را در مسیر جامعه ای عاری از ستم و استثمار، در مسیر رهایی بشریت، رهنمون ساختند.

با از دست دادن قدرت سیاسی پرولتاریا در چین، بورژوازی بار دیگر تهاجم افسار گسیخته خود علیه کارگران ، زحمتکشان و مردم جهان را شدت بخشید. کارگران و زحمتکشان در جهان همچنان از عملکرد و کارکرد سیستم سرمایه داری جهانی بشدت در رنجند. این نظام نه تنها کارگران و زحمتکشان را بشدت استثمار می کند بلکه با جنگ های خانمانبراندازش در سراسر جهان و بخصوص خاورمیانه که در خدمت منافع اقتصادی- سیاسی و استراتیژیک آنهاست ، زندگی پر رنج و فقیرانه آنها را غیر ممکن کرده است. جنگ های فاجعه بار همراه با کشتار های دستجمعی در افغانستان، عراق وسوریه، ابعاد وسیعی یافته است. این جنگ ها جان صدها هزار نفر عمدتا از کارگران و زحمتکشان را گرفته است، دهها میلیون نفر را بی خانمان کرده و باعث جابجایی میلیونها نفر شده است.

 

کارکرد و عملکرد این سیستم استثماری یک عامل عمده در از بین بردن محیط زیست و ایجاد تغییرات جوی کره زمین است که به فجایع طبیعی و انسانی در جهان منجر شده است به گونه ای جدی که خطر نابودی طبیعت و کل کره زمین را تهدید می کند. بیکاری وگرسنگی بیش ازهر زمان دیگر، بیداد می کند. روزانه میلیونها کارگر و زحمتکش درجهان گرسنه می خوابند، میلیونها زن کارگر دراثر کارشاقه وسوء تغذیه بیمار اند، هر ساله صدها هزار دختر و زن جوان از خانواده های زحمتکشان برای صنعت سکس خرید و فروش می گردند، میلیونها طفل عمدتا از طبقات فقیر از آموزش وپرورش محروم و در سنین طفولیت محکوم به کار سخت می شوند. سالانه هزاران تن از کارگران ودهقانان دراثر گرسنگی وبی نانی دست به خود کشی می زنند و هزاران تن دیگر درزیر کارهای شاق وطاقت فرسا، جان می دهند. شکاف طبقاتی در هر کشور و همچنین در سطح جهانی هرروز بیشتر و عمیقتر می گردد و هرروز بر تعداد بیکاران و گرسنگان جهان، افزوده می شود.

مداحان و کارشناسان اقتصادی سیستم سرمایداری زیاد شدن نفوس کره زمین را دلیل کمبود نان ومواد اولیه غذایی میدانند درحالی که چین سوسیالیستی که از پر نفوس ترین کشورهای جهان بود قحطی وگرسنگی را درمدت کوتاهی، برطرف نمود. باتکامل صنایع زراعتی و چند برابر شدن برداشت اگر محصولات آن عادلانه تقسیم شود، معضله ی کمبود غذایی، رفع خواهدشد. پس عامل اصلی این وضعیت دردناک وناهنجار نه زیاد شدن نفوس بلکه در ماهیت سیستم امپریالیستی و در نتیجه عملکرد این سیستم استثماری نهفته است که برای بدست آوردن سود و فوق سودها، دست به هر ترفند و جنایتی در هولناک ترین ابعادش می زند. تازمانیکه این نیروی پوسیده وجود داشته باشد و بر جهان حکم براند این مشکلات بیشتر وگسترده تر خواهد گردید و اختلاف طبقاتی گسترده تر خواهد شد.

کارکرد سیستم جهانی امپریالیستی و همچنین جنگ های ناشی از آن باعث هجوم وجابجایی کارگران به شهر های بزرگ و کشور های امپریالیستی شده است. این پدیده در چند سال اخیر در نتیجه گلوبالیزاسیون و همچنین جنگهای امپریالیستی در منطقه افزایش چشمگیری یافته است و در یک سال اخیر ابعاد بی سابقه ای را از زمان جنگ جهانی دوم بخود گرفته است. هزاران تن ازین گرسنگان پا برهنه، قربانی باند های قاچاق می شوند و یا توسط قوانین ضد مهاجرت و زد وبند های میان کشورهای اروپایی به مرگ یعنی غرق شدن در دریا محکوم می شوند. آنها هرجا که می روند، مورد تحقیر وتوهین واقع میشوند وستم طبقاتی برآنها تحمیل می گردد تا خیل لشکر بیکاران در ابعاد جهانی را در هولناک ترین ابعادش تشکیل دهند.

نابودی این سیستم آدم خوار و جنایت پیشه ضروری و ممکن است. حاد شدن تضاد های طبقاتی شکاف های عمیق را در جوامع انسانی بوجود آورده است. قیام ها ومبارزات زحمتکشان جهان شرایط عینی انقلاب جهانی را، فراهم نموده است. دونیروی پوسیده برای بقاء شان تقلا نموده وبا توسل به زور اسلحه و وعده و وعید وترفند های متفاوت حاکمیت شان را، تداوم می بخشند. اما برای نابودی این سیستم مسلح شدن به علم انقلاب و علم کمونیسم ضروری است.

اول ماه مه بار دیگر یاد آور مبارزات پر صلابت و سهمگین پرولتاریا در تاریخ یکصد و شصت ساله خود است. پرولتریا هم چنان بر رسالت تاریخی خود پا فشاری می کند و در تلاش است که آنرا تا به سرانجام رساندن رهایی بشریت به پیش برد. اما اکونومیست ها و رویزیونیستها تلاش دارند که تا این تاریخچه پر افتخار را وارانه جلوه دهند و رسالت تاریخی طبقه کارگر را همان مبارزات صنفی و چانه زدن بر سر فروش نیروی کار جلوه دهند و یا اینکه از نظر سیاسی کارگران و توده های زحمتکش را به دنباله روان و هورا کشان طبقات بینابینی و یا طبقات مرتجع دیگر مبدل کنند.

خیزش جنبش مائوئیستی در افغانستان در دهه چهل شمسی نه تنها شورشی کمونیستی علیه طبقات مرتجع حاکم بلکه همچنین شورشی کمونیستی علیه رویزیونیسم بود تا این که بیرق کمونیزم در افغانستان را برافرازد. اما دیری نپایید که اپورتونیستها و رویزیونیستهایی که مبارزات پرصلابت مائوئیستها را برنمی تابیدند این جنبش را به انشعاب کشانده و مبلغ دنباله روی از طبقات دیگر و مرتجعان بنیادگرا شدند.

کارگران و توده های زحمتکش افغانستان چهار دهه است که در قید و اسارت دو نیروی مرتجع دولتی و حامیان اشغالگر امپریالستشان از یک طرف و بنیادگرایان مذهبی از طرف دیگر دست بدست می شوند. راه حل نه انتخاب بین این دو پوسیده و سمت گیری با یکی از آنها بلکه سرنگونی و نابودی هر دو نیروی پوسیده تحت رهبری یک حزب واقعا پرولتری است، حزب پیشاهنگ پرولتاریا که مردم و جامعه را بسوی کمونیسم و رهایی بشریت رهنمون سازد.

اینک "حزب کمونیست مائوئیست افغانستان" تحت عنوان مبارزه با "دشمن عمده" مبلغ دنباله روی و سازش با بنیادگرایان طالب است و از این انحراف کهنه و دیرینه رویزیونیستی در جنبش افغانستان دل نمی کند و هر روز بیش از پیش بر آن پافشاری می کند و برای پیش برد آن به هر وسیله ای از جمله ناسیونالیسم و نوع مشمئز کننده آن ناسیونالیسم اسلامی متوسل می شود.

امروز کمونیستهای انقلابی و حزب پیشاهنگ واقعا پرولتری برای رهبری جامعه و پیشروی در این مسیر، برای فتح قله های نوین ازجمله سرنگونی امپریالیسم و فتح بلندترین قله آن رهایی جامعه و بشریت از قید ستم و استثمار به سلاح کمونیزم علمی سنتز نوین از کمونیزم که توسط باب آواکیان با اتکاء به تجارب عظیم پرولتاریا در چین و شوروی و دیگر مبارزات انقلابی در عرصه جهانی، تکامل داده شده است ضرورت دارد و باید برای درک عمیق و تکامل بیشتر آن تلاش و مبارزه کنند. اتکاء به این علم انقلاب یک ضرورت است تا بتوان با قدرت و صلابت جامعه را از قید اشغالگران امپریالیستی، نیروهای مرتجع وابسته به آن و نیروهای بنیادگرا پاک نمود و تحولی عظیم را تحت رهبری پرولتاریا با اتکاء به توده های مردم ببار آورد.

زنده باد اول ماه مه روز جهانی کارگران

مرگ بر امپریالیزم وارتجاع

زنده باد کمونیزم